نوشته شده توسط : raika altafi
به لره ميگن: ببخشيد شما لريد؟ ميگه: نه پس انم با اين سبيل پهنم


:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 94
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
مرد خودپسند و مغروری بالای سر کشاورزی ایستاده بود و کار کردنش را نگاه می کرد.

پس از مدتی مرد با غرور گفت: بکار؛ بکار؛ که هر چه بکاری ما می خوریم.

کشاورز گفت: ببخشیدا ولی من یونجه می کارم


:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
اصفهانيه تو مسابقات رالي شرکت مي کنه وسط راه مسافر سوار مي کنه


:: بازدید از این مطلب : 210
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
به یارو میگن یه واحد کوچیک‌تر از مثقال نام ببر. میگه چس مثقال!

:: بازدید از این مطلب : 366
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
ترکه به البرادعی رئیس اژانس انرژی هسته ای میگه:تو واقعا دکتر هستی؟ اونم با افتخار می گه:بله من دکتر هستم.ترکه میگه:خوب بدبخت پس چرا تو اژانس کار میکنی؟


:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
دو تا قومی با هم عروسی میکنن بچه شون قمقمه میشه


:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت :
پدر بیا بازی کنیم پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن .

پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد.
پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو …از کجا یاد گرفت...ی؟

پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه
9 hours ago · ·


:: بازدید از این مطلب : 371
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
ه غضنفر میگن : وبا اومده . میگه : چیچی آورده ؟!


:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
عزیزم من چقد برات اهمیت دارم؟

- قد بازی بنگلادش-نپال


:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
به ترکه میگن اسب تندتر میتونه بدوه یا خر؟
میگه تعریف از خودم نباشه خر


:: بازدید از این مطلب : 343
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
زنه هنرپيشه بوده، به شوهرش ميگه: ديدي وقتي تو فيلم خودم رو زدم به مردن،‌ چطوري همه داشتن گريه ميكردن؟! يارو ميگه: آره، آخه ميدونستن كه واقعا نمردي


:: بازدید از این مطلب : 104
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
تركه چسبيده بوده به حرم خميني براي سرطانش شفا مي‌خواسته، لره بهش ميگه: داداش بايد بري مشهد, اينجا فوق فوقش درحد اسهال واستفراغ شفا ميده!


:: بازدید از این مطلب : 104
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
به لره میگن: اگه درخت پسته رو با درخت زیتون پیوند بزنن, چی میده؟

میگه: معلومه ديگه پستون!


:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
ترکه از کلاس راهنمایی رانندگی میاد خونه، بهش میگن: بابات فوت کرد

میگه: چی شد؟

میگن: مار زدش

میگه: از پشت زدش؟

میگن: آره

میگه: خب، پس ماره مقصره


:: بازدید از این مطلب : 99
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
ازترکه مي پرسن کجاي تهران مي شيني مي گه هرجاخسته شدم!!!!

:: بازدید از این مطلب : 287
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه ماشین دارین؟ میگه اره!غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم


:: بازدید از این مطلب : 90
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
مرغه با خروسه ميره در مغازه و ميگه دوتا تخم مرغ بدين مغازه دار ميگه شما واسه چي خودت تخم نميزاري مرغه ميگه چون ما هنوز تو دوران عقديم


:: بازدید از این مطلب : 113
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
ترکه داشت گريه مي کرد. باباش پرسيد چي شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کي هستي؟ گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني


:: بازدید از این مطلب : 96
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
فال حافظ، نيت کن!............به جهنم گر غمت پايان نداردبه درک گر سرت سامان نداردبخندم من به اين دنياي فانيکه ضايع تر از اين امکان ندارد

:: بازدید از این مطلب : 107
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
اگه ديدي يه سوسک دمرو افتاده داره دست و پا ميزنه ... نترس باهات کاري نداره فقط داره به قيافت ميخنده


:: بازدید از این مطلب : 87
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
اون چيه كه زن ها باز مي كنند مردها ميذارن توش؟.................حساب بانكي

 



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi



:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
وقتی خداوند مرد را آفرید پشیمان شد پس زن را آفرید تا جون اونو بگیره!


:: بازدید از این مطلب : 188
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
به علت زن ذلیلی مردهای این دوره وداشتن خصلت زنانه ی اکثرمردها

وکمبودمردهایی مثل حشمت فردوس امسال روزمرد مجددأ روز زن اعلام شد

بزن دست قشنگه رو به افتخار خودتون


:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
یه آدم خسیس موز میخوره ، پوستشو میذاره تو دفتر چه خاطراتش !


:: بازدید از این مطلب : 203
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
عروس چقد قشنگه ....
ـ به تو چه مرتیکه ی هیز مگه خودت خواهر مادر نداری؟؟؟


:: بازدید از این مطلب : 230
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
يه روز يه پسره رو ميبرن کلانتري ، ميگه چرا منو آوردين اينجا ؟؟ ميگن واسه عرق خوري .. ميگه پس چرا نميارين بخوريم؟

 



:: بازدید از این مطلب : 227
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
روزی نیوتن در محضرامام صادق(ع) نشسته بود . امام از ایشان پرسید شنیده ام شما گفتید یک کیلو آهن و یک کیلو پنبه وزن و جرم برابر دارند ؟ نیوتن گفت بله همین طوراست . امام فرمود یک کیلو پنبه و یک کیلو آهن آوردند . اول پنبه را به سر نیوتن زد سپس آهن را به سر نیوتن زد ! نیوتن از درد نالید . امام فرمود کدام سنگینتر بود ! نیوتن از گفت
نیوتن از گفته خود پشیمان شد و فورا به اسلام روی آورد !


:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
از این پس کتابهای درسی ابتدایی با توجه به به آداب هر استان نوشته میشود
تهران: بابا با 206 آمد
اردبیل : بابا با بربری آمد
لرستان : بابا با خر آمد
کرمان : بابا با وافور آمد
کرمانشاه : سبیل بابا اول آمد
قزوین: بابا با یک کودک آمد
رشت : بابا رفت ، آن مرد آمد
8 hours ago · ·


:: بازدید از این مطلب : 236
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
غضنفر ميره مهموني، شب موقع خواب صاحب خونه بهش ميگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق ني ني خوبه؟ غضنفر با خودش فکر ميکنه: کي حوصله گريه بچه داره. بعد به صاحب خونه ميگه: نه ممنون همينجا تو حال خوبه! صبح پا ميشه بره دشتشويي يهو يه دختر جيگر ميبينه ميگه: شما دختر فلاني هستين، اسمتون چيه؟ دختره ميگه: ني ني. اسم شما چيه؟ غضنفر ميگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم

 



:: بازدید از این مطلب : 230
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
معلم عربی:میدونی لا یعنی چی؟
شاگرد:نه
معلم:آفرین درسته

 



:: بازدید از این مطلب : 229
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن «
تو اینجا چکار«می کنی؟؟ میگه من جایزشم


:: بازدید از این مطلب : 247
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
به لره میگن اسمتو به انگلیسی بگو
میگه:
the sun of God of between two water original
میگن یعنی چی؟
میگه شمس الله میاندوابی اصل


:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi
غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی
راننده میگه من که چیزی نگفتم ، غضنفر می گه بعدا که می گی


:: بازدید از این مطلب : 242
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi

یک روز یک مازندرانی مار تو شیشه می بینه می گه:همه چی بدیمی مار ترشی ندیمی



:: بازدید از این مطلب : 229
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 27 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi

یک روز یک ترکه عینک می زنه میره خیابان پسره شو می بینه می زنه زیر گوشش میگه این موقع شب بیرون چی کار می کنی.!!!! بعد عینکشو بر می دارن باز می زنه زیره گوش پسرش می گه دیشب تا حالا بیرون چی کار می کنی.!!!



:: بازدید از این مطلب : 239
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 27 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : raika altafi


:: بازدید از این مطلب : 148
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : جمعه 27 خرداد 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد